Friday, December 7, 2007

ارشمیدس

یه سئوال که از بچه گی من توی جوابش شک داشتم این بود: یه کیلو آهن سنگین تره یا یه کیلو پنبه؟! خوب من مثه هر بچه ی عاقلی جواب می دادم آهن! خیلی بدیهی بود. اما اونایی که به نظر خودشون از من عاقل تر بودن و بیشتر می فهمیدن می گفتن هر دو مساوین. من در جواب می گفتم که بابا! اون یه کیلو آهنه ها! میگفتن خوب باشه. یه کیلو یه کیلوئه.
گذشت و گذشت تا ما اومدیم راهنمایی. سال اول راهنمایی تو فیزیک در مورد جرم حجمی، چگالی و از این ....ها خوندیم. اونجا می گفتن این چگالیه که باعث میشه این فکرو بکنیم. بازم به نظر من درست بود. مگه وقتی می گفتن کدوم سنگین تره منظورشون چگالی نبود؟! بازم گذشت و اومدیم دوم راهنمایی. رفته بودیم آزمایشگاه شیمی. اونجا آقای سرکوهکی (دبیر شیمی و فیزیک و ...) بم یه شیشه جیوه داد.خیلی سنگین بود، طوری که وقتی گرفتم دستم، دستم افتاد. فهمیدم از یه کیلو آهن و چند کیلو پنبه سنگین تر بود. بازم همه رو تو دلم ریختم و به کسی نگفتم که واقعاً حرفم درسته.
وقتی اومدم دانشگاه و فیزیک1 افتادم، فهمیدم که استاد های اینجا هم نمی فهمن.خیلی نا امید شده بودم . فک می کردم هیچ کس نیست که بتونه حرفم رو تآیید کنه. اما بالاخره یکی از دانشجوهای مکانیک مشکلم رو حل کرد. اونم میدونست که یه کیلو آهن از یه کیلو پنبه سنگین تره. با همون درسایی که توی اول راهنمایی خوندیم هم می شد فهمید. با قانون ارشمیدس. بم گفت که اون قانون مخصوص آب و مایعات نیست. مخصوص سیالاته. و هوا هم یه سیاله. و وزنی که از پنبه کم میکنه خیلس بیشتر از وزنیه که از آهن کم می کنه. پس یه کیلو اهن سنگین تره! توی اون لحظه بود که فهمیدم چرا ارشمیدس لخت از تو حموم پریده بود تو خیابون!الوش

No comments: